مدیریت و توسعه سازمانی
روح الله هنرمند؛ حبیب رودساز؛ رضا واعظی؛ محمدرضا سعدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، یافتن بینش های خودساماندهی برای فهم تغییر و تحول سازمانی بوده است. بدین منظور و به جهت یافتن پاسخ سئوال پژوهش، از روش مرور نظاممند ادبیات بهره گرفته شد. جامعه آماری، شامل کلیۀ مقالات کیفی و کمی مرتبط با موضوع پژوهش در بازۀ زمانی 2000 تا 2024 بوده؛ که با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی علمی، تعداد 83 مقاله مشخص شدند. پس از طی ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، یافتن بینش های خودساماندهی برای فهم تغییر و تحول سازمانی بوده است. بدین منظور و به جهت یافتن پاسخ سئوال پژوهش، از روش مرور نظاممند ادبیات بهره گرفته شد. جامعه آماری، شامل کلیۀ مقالات کیفی و کمی مرتبط با موضوع پژوهش در بازۀ زمانی 2000 تا 2024 بوده؛ که با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی علمی، تعداد 83 مقاله مشخص شدند. پس از طی مراحل ارزیابی کیفیت مقالات، تعداد 32 مقاله مرتبط جهت پاسخ گویی به سئوال پژوهش انتخاب شدند. دادههای حاصل از مقالات و ادبیات موضوع، با استفاده از راهبرد تحلیل مضمون، تحلیل و ترکیب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که خودساماندهی حاوی بینش هایی برای تغییر و تحول سازمانی هست. اول) اقدامات ترکیبی عامل های فردی، موجد تغییر سازمانی است؛ دوم) اصول خودساماندهی، انگارۀ تغییر برنامه ریزی شده و نیت مند را رد می کند؛ سوم) سازمان ها تمایل دارند به صورت پویا، غیرخطی و خودسامانده، تغییر و تحول یابند؛ چهارم) ساختار منعطف؛ لازمۀ تغییر خودسامانده است؛ پنجم) مشارکت کارکنان؛ لازمۀ تغییر خودسامانده است.
مدیریت و توسعه سازمانی
نیلوفر مقدم راد؛ مهدی ابراهیمی؛ شهرام خلیل نژاد
چکیده
در عصر حاضر صنعت بانکداری یکی از مهمترین و استراتژیکیترین صنایع کشور محسوب میشود و بانکها برای بقا در عصر رقابتی و پویای بازار به بهرهگیری از قابلیتهای پویای نوآوریدوسوتوان نیازمند میباشند. بنابراین این پژوهش باهدف تعیین تأثیر تسهیمدانش بر نوآوریدوسوتوان با نقش میانجی سرمایهفکری و تعدیلگری نوآوریباز انجامشده ...
بیشتر
در عصر حاضر صنعت بانکداری یکی از مهمترین و استراتژیکیترین صنایع کشور محسوب میشود و بانکها برای بقا در عصر رقابتی و پویای بازار به بهرهگیری از قابلیتهای پویای نوآوریدوسوتوان نیازمند میباشند. بنابراین این پژوهش باهدف تعیین تأثیر تسهیمدانش بر نوآوریدوسوتوان با نقش میانجی سرمایهفکری و تعدیلگری نوآوریباز انجامشده است. پژوهش حاضر از نوع کمّی، از منظر هدف از نوع کاربردی و روش جمعآوری دادهها از نوع توصیفی_پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش بانکهای دولتی، خصوصی و قرضالحسنه استان گلستان بوده است که در سطح سازمانی به اداره مرکزی همه آنها (۲۶) بانک مراجعه شد و در هر بانک نیز بین ۵ نفر از کارکنان پرسشنامه توزیع شد که درمجموع ۱۳۰ پرسشنامه در قالب ۲۶ بانک جمعآوری شد. بهطورکلی در این پژوهش از روش مدلسازی معادلات ساختاری برای تحلیل فرضیات استفاده شد؛ یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که تأثیر تسهیمدانش بر نوآوریدوسوتوان، تأثیر تسهیمدانش بر سرمایهفکری، تأثیر سرمایهفکری بر نوآوریدوسوتوان و تأثیر تسهیمدانش از طریق نقش میانجی سرمایهفکری بر نوآوریدوسوتوان مورد تأیید است. بااینحال تأثیر تسهیمدانش از طریق تعدیلگری نوآوریباز بر نوآوریدوسوتوان مورد تأیید نیست.
مدیریت و توسعه سازمانی
مریم خلیل زاده سلماسی؛ پیام حنفی زاده؛ سید سروش قاضی نوری نایینی
چکیده
تحول دیجیتال، بانک ها را ملزم می سازد تا علاوه بر بهبود بهره برداری از امکانات موجود به سمت اکتشاف فرصت های جدید حرکت کنند. از این رو، بانک ها با استفاده از اتحاد با سازمان هایی از صنایع مختلف به دنبال ایجاد سازمانی دوسوتوان هستند. هدف این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بانک ها چه اتحادی با بازیگران مختلف باید ایجاد کنند تا به دوسوتوانی ...
بیشتر
تحول دیجیتال، بانک ها را ملزم می سازد تا علاوه بر بهبود بهره برداری از امکانات موجود به سمت اکتشاف فرصت های جدید حرکت کنند. از این رو، بانک ها با استفاده از اتحاد با سازمان هایی از صنایع مختلف به دنبال ایجاد سازمانی دوسوتوان هستند. هدف این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بانک ها چه اتحادی با بازیگران مختلف باید ایجاد کنند تا به دوسوتوانی سازمانی منجر شود. به این منظور، مدل مفهومی اولیه از ترکیب تئوری دوسوتوانی، شباهت صنعتی و قدرت پیوند تشکیل شد. سپس، ماتریس هم رخدادی مضامین برای اختصاصی کردن مدل مفهومی به جهت پیشنهاد نوع روش همکاری بانک با دیگر بازیگران استفاده شد. ماتریس هم رخدادی مضامین از تحلیل محتوای 115 مقاله مرتبط با اتحاد در صنعت بانکداری، استخراج شده است. مدل مفهومی نشان می دهد، هر نوع اتحاد، تحت شرایط شباهت صنعتی بازیگران با صنعت بانکداری به صورت بدهبستانی، برخی از مولفه های اکتشاف و بهره برداری را محقق می سازد. لذا، تصمیم گیری برای تعیین نوع اتحاد مناسب، بنابرتعیین اولویت مولفه های اکتشاف و بهره برداری تحت شرایط شباهت صنعتی بازیگران قابل ارزیابی است.
مدیریت و توسعه سازمانی
داریوش علی مرادی؛ رضا واعظی؛ مقصود امیری
چکیده
صلاح نظام اداری و مدیریت دولتی دربرگیرنده تلاشی نظاممند و یکپارچه است؛ بهگونهای که از طریق آن میتوان تغییرات مؤثری در نظام اداره عمومی پدید آورد و توان آن را برای رسیدن به پیشرفت ملی، افزایش داد. این تحقیق باهدف ارائه مدل بهبود سازمانی در سازمانهای دولتی ایران (موردمطالعه: شرکت ملی نفت ایران) انجامشده است. پژوهش از نوع آمیخته ...
بیشتر
صلاح نظام اداری و مدیریت دولتی دربرگیرنده تلاشی نظاممند و یکپارچه است؛ بهگونهای که از طریق آن میتوان تغییرات مؤثری در نظام اداره عمومی پدید آورد و توان آن را برای رسیدن به پیشرفت ملی، افزایش داد. این تحقیق باهدف ارائه مدل بهبود سازمانی در سازمانهای دولتی ایران (موردمطالعه: شرکت ملی نفت ایران) انجامشده است. پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی است. در ابتدا از رویکرد فراترکیب ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مدل تدوین شدند. در مرحله بعد برای ارزیابی، غربال و بومیسازی مدل از روش دلفی فازی استفاده شد. در بخش آخر از تکنیک دنپ برای تحلیل روابط و تأثیرات آنها اقدام شد. جامعه مرحله اول شامل 41 مقاله از 651 مقاله (بازه 1395 تا 1402 برای مقالات داخلی و 2015 تا 2022 برای مقالات خارجی) با مرور نظاممند انتخاب و با روش تحلیل محتوا کدگذاری شدند. در مرحله دوم؛ 6 بعد، 22 مؤلفه و 88 شاخص با کمک 15 خبره اعتباریابی و بومیسازی و در مرحله آخر با کمک 15 خبره اولویت بندی و مدل نهایی استخراج شد. یافتههای این تحقیق نشان داد که بهمنظور بهبود سازمانی در شرکت ملی نفت ایران باید ابعاد توسعه منابع انسانی، فضای کسبوکار، فرهنگسازمانی، سلامت سازمانی، مسئولیتپذیری اجتماعی و ساختار سازمانی موردتوجه مدیران شرکت ملی نفت ایران قرار گیرد.
مدیریت و توسعه سازمانی
صادق حسنی مقدم؛ محمدمهدی مهتدی؛ حسین بازرگانی؛ علی طاهری
چکیده
هدف از این مطالعه ارائهی مدلی جامع از چابکسازی مدیریت فرایندهای کسب و کار با بهرهگیری از مفهوم "لبهی آشوب" در سازمان میباشد که از طریق ابزار مصاحبه با 18 نفر از خبرگان، تلاش گردید اجزا مؤثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا به وسیلهی آن بتوان در یک محیط پیچیده به منظور رسیدن به چابکی در مدیریت فرایندها، ...
بیشتر
هدف از این مطالعه ارائهی مدلی جامع از چابکسازی مدیریت فرایندهای کسب و کار با بهرهگیری از مفهوم "لبهی آشوب" در سازمان میباشد که از طریق ابزار مصاحبه با 18 نفر از خبرگان، تلاش گردید اجزا مؤثر در چارچوب مدیریت فرایندهای سازمانی چابک شناسایی شود تا به وسیلهی آن بتوان در یک محیط پیچیده به منظور رسیدن به چابکی در مدیریت فرایندها، تعادل بین نظم درونی مدیریت فرایندها و بینظمی ناشی از پویایی محیطی حفظ شود. پس از تحلیل یافتهها و استخراج کدهای اولیه(273 کد باز)، محوری(17 کد) و 5 کد گزینشی با ضریب پایایی به میزان 7/77، مدل مفهومی که از پارادایم استراوی و کوربین الگوبرداری شد، ترسیم گردید. یافتههای پژوهش نشان داد که شرایط علی مدل شامل: فرهنگ متناسب، حکمرانی فرایند، نیروی انسانی شایسته، زیرساخت فناوری و درک و شناخت محیطی، عوامل مداخلهگر شامل: کنترل و پایش مستمر فرایندها، رهبری، بسترها مشتمل بر استراتژیسازی مبتنی بر بداهه، ساختار و سازمان، پایداری خلاق در مرز آشوب، سازگاری پویا، یادگیرندگی سازمانی و راهبردهای مورد نیاز در مدل، مدیریت کیفیت فرایندها یکپارچگی مدیریت دانش با فرایندهای سازمان وکارآمدسازی اجزای چرخهی عمر را در برمیگیرند که در نهایت بکارگیری آنها، ارتقا و بهبود شاخصهای عملکردی کمی و کیفی را بدنبال خواهند داشت.