هادی تیموری؛ علی شائمی؛ مریم زارعی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی در شعب بانک صادرات شهر اصفهان میباشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی_پیمایشی میباشد و درآن برای گردآوری دادههای مربوط به ادبیات موضوع از روش کتابخانهای و برای گردآوری دادههای لازم جهت آزمون فرضیه های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی در شعب بانک صادرات شهر اصفهان میباشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی_پیمایشی میباشد و درآن برای گردآوری دادههای مربوط به ادبیات موضوع از روش کتابخانهای و برای گردآوری دادههای لازم جهت آزمون فرضیه های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کارشناسان و مدیران سطوح مختلف شعب بانک صادرات شهر اصفهان میباشد و در آن از روش نمونه گیری خوشها ی- طبقه ای متناسب با حجم، که در آن منظور از خوشه ها، درجات پنجگانه بانک صادرات در شهر اصفهان و منظور از طبقات، کارشناسان و مدیران سطوح مختلف بانک صادرات شهر اصفهان می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه براساس جدول مورگان برابر با 216 نفر تعیین شد که از این تعداد 214 پرسشنامه تکمیل شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که بین هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی در شعب بانک صادرات شهر اصفهان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، همچنین بین ابعاد هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی نیز در شعب بانک صادرات اصفهان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
عبدالمجید مصلح؛ احمد اله یاری بوزنجانی
دوره 23، شماره 73 ، خرداد 1393، ، صفحه 63-94
چکیده
نوآوری های فناورانه، به عنوان پاسخی مناسب نسبت به فشارهای محیط بیرونی، نشات گرفته از نیروی ذهنیشرکت و یا موسسه هستند که امروزه تحت عنوان هوش سازمانی موردبررسی قرار می گیرد. علی رغم اهمیتاین موضوع، مروری بر مطالعات پیشین، حاکی از کم توجه ی آن ها به بررسی علی نقش هوش سازمانی دردستیابی شرکت ها به نوآوری فناورانه است. این در حالی است که ...
بیشتر
نوآوری های فناورانه، به عنوان پاسخی مناسب نسبت به فشارهای محیط بیرونی، نشات گرفته از نیروی ذهنیشرکت و یا موسسه هستند که امروزه تحت عنوان هوش سازمانی موردبررسی قرار می گیرد. علی رغم اهمیتاین موضوع، مروری بر مطالعات پیشین، حاکی از کم توجه ی آن ها به بررسی علی نقش هوش سازمانی دردستیابی شرکت ها به نوآوری فناورانه است. این در حالی است که هوش سازمانی، نیروی محرکه سازمان دردستیابی به نوآوری فناورانه است. بر این اساس، در این پژوهش باهدف بررسی نقش هوش سازمانی دردستیابی به نوآوری فناورانه، نمونه ای مشتمل بر 39 نفر از کارکنان شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علمو فناوری فارس موردبررسی قرارگرفته و داده های موردنظر از طریق توزیع پرسشنامه میان آن ها جمع آوریگردید. درنهایت به منظور بررسی و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعاتجزئی استفاده گردید. نتایج تحلیل ها نشان می دهد، هوش سازمانی تأثیر مثبت و معنی داری بر نوآوری فناورانهدارد. همچنین، از میان ابعاد هوش سازمانی، توجه به چشم انداز راهبردی سازمان، هم راستایی درونی سازمان واحساس سرنوشت مشترک در میان کارکنان به ترتیب بیشترین تأثیر را بر نوآوری فناورانه داشته اند. پس از آننیز، ابعاد میل به تغییر، روحیه کارکنان و کاربرد صحیح دانش، بیشترین تأثیر را بر نوآوری فناورانه داشته اند.بنابراین، به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت، افزایش و بهبود هوش سازمانی در مؤسسات دانش بنیان،درنهایت افزایش نوآوری های فناورانه را در پی خواهد داشت.
سید یعقوب حسینی؛ نینا چلی سریل
دوره 22، شماره 71 ، آذر 1392، ، صفحه 131-159
چکیده
هوش سازمانی مفهومی جدید در عرصه متون سازمان و مدیریت است. در عصر اطلاعات قدرتذهن، بر قدرت بازو برتری یافته است. با وجود شرایط نامطمئن، پیچیده و پویای امروزی، بهره گیریاز هوش سازمانی و توجه به فرآیند یادگیری در سازمان می تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان راافزایش دهد. در این مقاله به بررسی تاثیر هوش سازمانی بر یادگیری سازمانی پرداخته ...
بیشتر
هوش سازمانی مفهومی جدید در عرصه متون سازمان و مدیریت است. در عصر اطلاعات قدرتذهن، بر قدرت بازو برتری یافته است. با وجود شرایط نامطمئن، پیچیده و پویای امروزی، بهره گیریاز هوش سازمانی و توجه به فرآیند یادگیری در سازمان می تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان راافزایش دهد. در این مقاله به بررسی تاثیر هوش سازمانی بر یادگیری سازمانی پرداخته شده است.شیوه انجام پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. کارکنان مجتمع پزشکی و ام آرآی شیراز بهعنوان جامعه آماری و تعداد 261 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوریداده ها از پرسش نامه های استاندارد هوش سازمانی و یادگیری سازمانی استفاده شده است. پژوهش بهروش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و AMOS صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که تاثیر هوش سازمانی بر یادگیریسازمانی، مثبت و معنادار است
صدیقه خورشید؛ عاطفه پاشازاده
دوره 21، شماره 69 ، دی 1391، ، صفحه 25-58
چکیده
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر هوش سازمانی بر قابلیت های عاطفی و یادگیری سازمانی است. به علاوه آن درنظر دارد اثر میانجی قابلیت عاطفی سازمانی را بر رابطه بین هوش سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی را آزمونکند. تحقیق به شیوه توصیفی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق پرسنل شرکت ارتباطاتزیرساخت می باشد که 274 نفر از آنها نمونه آماری تحقیق ...
بیشتر
هدف این تحقیق، بررسی تاثیر هوش سازمانی بر قابلیت های عاطفی و یادگیری سازمانی است. به علاوه آن درنظر دارد اثر میانجی قابلیت عاطفی سازمانی را بر رابطه بین هوش سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی را آزمونکند. تحقیق به شیوه توصیفی همبستگی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق پرسنل شرکت ارتباطاتزیرساخت می باشد که 274 نفر از آنها نمونه آماری تحقیق را تشکیل می دهد و داده های تحقیق به وسیلهپرسشنامه جمع آوری گردید و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیلشدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که: الف( هوش سازمانی بر قابلیت عاطفی، و قابلیت یادگیری سازمانیتاثیرمثبت، مستقیم و معنی داری دارد. ب( قابلیت عاطفی سازمان بر قابلیت یادگیری سازمانی تاثیر مثبت،مستقیم و معنی داری دارد. ج( قابلیت عاطفی سازمان، رابطه بین هوش سازمانی و قابلیت یادگیری سازمانی رابه طور محدود و جزیی میانجی گری می کند. د( هوش سازمانی علاوه بر تاثیر مستقیم، از طریق قابلیت عاطفیسازمانی روی قابلیت یادگیری سازمانی تاثیر غیرمستقیم معنی داری دارد. در مجموع، هوش سازمانی بر روی9 می باشد. برطبق این نتایج می توان استدلال نمود که / قابلیت یادگیری سازمانی دارای اثر کلی به اندازه 09مدیران سازمان مورد مطالعه بایستی برای مدیریت عواطف و توسعه قابلیت عاطفی سازمان، و در نتیجه تشویقیادگیری در سازمان و توسعه قابلیت یادگیری سازمانی به توسعه، تبیین و به اشتراک گذاری چشم اندازاستراتژیک سازمان، ایجاد حس سرنوشت مشترک، ایجاد میل به تغییر در کارکنان، انجام حمایت و پشتیبانیمادی و معنوی از کارکنان، تعریف و تبیین ساختارها، قوانین و رویه های روتین برای ایجاد اتحاد و توافق درسراسر سازمان، مدیریت دانش با پرورش و توسعه فرهنگ تولید، تسهیم و بکارگیری دانش، و بالاخره تعریفو تبیین و انتقال استانداردهای عملکردی و متعهد ساختن همه کارکنان نسبت به تحقق آنها اقدام کنند.