مدیریت و توسعه سازمانی
مریم خلیل زاده سلماسی؛ پیام حنفی زاده؛ سید سروش قاضی نوری نایینی
چکیده
تحول دیجیتال، بانک ها را ملزم می سازد تا علاوه بر بهبود بهره برداری از امکانات موجود به سمت اکتشاف فرصت های جدید حرکت کنند. از این رو، بانک ها با استفاده از اتحاد با سازمان هایی از صنایع مختلف به دنبال ایجاد سازمانی دوسوتوان هستند. هدف این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بانک ها چه اتحادی با بازیگران مختلف باید ایجاد کنند تا به دوسوتوانی ...
بیشتر
تحول دیجیتال، بانک ها را ملزم می سازد تا علاوه بر بهبود بهره برداری از امکانات موجود به سمت اکتشاف فرصت های جدید حرکت کنند. از این رو، بانک ها با استفاده از اتحاد با سازمان هایی از صنایع مختلف به دنبال ایجاد سازمانی دوسوتوان هستند. هدف این مقاله، پاسخ دادن به این سوال است که بانک ها چه اتحادی با بازیگران مختلف باید ایجاد کنند تا به دوسوتوانی سازمانی منجر شود. به این منظور، مدل مفهومی اولیه از ترکیب تئوری دوسوتوانی، شباهت صنعتی و قدرت پیوند تشکیل شد. سپس، ماتریس هم رخدادی مضامین برای اختصاصی کردن مدل مفهومی به جهت پیشنهاد نوع روش همکاری بانک با دیگر بازیگران استفاده شد. ماتریس هم رخدادی مضامین از تحلیل محتوای 115 مقاله مرتبط با اتحاد در صنعت بانکداری، استخراج شده است. مدل مفهومی نشان می دهد، هر نوع اتحاد، تحت شرایط شباهت صنعتی بازیگران با صنعت بانکداری به صورت بدهبستانی، برخی از مولفه های اکتشاف و بهره برداری را محقق می سازد. لذا، تصمیم گیری برای تعیین نوع اتحاد مناسب، بنابرتعیین اولویت مولفه های اکتشاف و بهره برداری تحت شرایط شباهت صنعتی بازیگران قابل ارزیابی است.
پیام حنفی زاده؛ احمد طاهریان فر؛ مسعود عالمی نیسی؛ محمدتقی تقوی فرد
چکیده
در چرخه حیاتِ فناوری های اطلاعات شرکتی در سازمان، عوامل مختلفی نظیر مهندسی مجدد فرایندها، تغییر در قوانین، الزامات مربوط به بهبود عملکرد، می توانند سبب دوره هایی از تغییر در این فناوری ها شوند. هدف این پژوهش، بررسی نقش دانش کاربران در مواجه با این دوره های تغییر براساس ارزیابی آن ها از وظایف محوله است. برای نیل به این هدف داده هایی ...
بیشتر
در چرخه حیاتِ فناوری های اطلاعات شرکتی در سازمان، عوامل مختلفی نظیر مهندسی مجدد فرایندها، تغییر در قوانین، الزامات مربوط به بهبود عملکرد، می توانند سبب دوره هایی از تغییر در این فناوری ها شوند. هدف این پژوهش، بررسی نقش دانش کاربران در مواجه با این دوره های تغییر براساس ارزیابی آن ها از وظایف محوله است. برای نیل به این هدف داده هایی از 153 نفر از کارکنان بانک دولتی الف و چهار شعبه آن در سطح شهر تهران، به روش نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف توسعه ای-کاربردی و به لحاظ بررسی روابط بین متغیرها،از نوع رابطه ای (همبستگی) است و روابط علی و معلولی، مبتنی بر معادلات ساختاری ارزیابی می شوند. نتایج آزمون فرضیه ها با به کارگیری نرم افزار Smart PLS3، حاکی از آن است که سطوح دانشی "دستور محور"، "روندهای مربوط به ابزار" و "روندهای مربوط به کسب و کار" بر برداشت فرد از سختی وظیفه تاثیرگذار هستند. همچنین تحلیل داده ها نشان می دهد که با بالا رفتن تجربه مرتبط با فناوری، افراد وظیفه/وظایف محوله را کمتر سخت ارزیابی می کنند.