محمد صادق حسن زاده پسیخانی؛ علی لاهوتی
چکیده
پدیده طرد شدگی از محیط کار، یک تجربه ناخوشایند و آزاردهنده برای نیروی انسانی محسوب میگردد. با توجه به تبعات منفی طردشدگی از محیط کار توجه به عوامل مؤثّر و تعدیل کننده این پدیده از قبیل بهزیستی ذهنی و هوش عاطفی بسیار مهم است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ابعاد بهزیستی ذهنی بر طرد شدگی از محیط کار با در نظرگرفتن نقش تعدیلگر ...
بیشتر
پدیده طرد شدگی از محیط کار، یک تجربه ناخوشایند و آزاردهنده برای نیروی انسانی محسوب میگردد. با توجه به تبعات منفی طردشدگی از محیط کار توجه به عوامل مؤثّر و تعدیل کننده این پدیده از قبیل بهزیستی ذهنی و هوش عاطفی بسیار مهم است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ابعاد بهزیستی ذهنی بر طرد شدگی از محیط کار با در نظرگرفتن نقش تعدیلگر هوش عاطفی میباشد. پژوهش از حیث هدف کاربردی و به لحاظ نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی – پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان بهزیستی استان گیلان هستند که تعدادشان 588 نفربوده و به روش نمونه گیری تصادفی خوشهای تک مرحله ای و با استفاده از فرمول کوکران، 220 نفر از جامعه آماری پژوهش به عنوان نمونه آماری تحت مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد میباشد. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ بالاتر از 7/0 برآورد گردید که نشانگر پایایی مطلوب میباشد. روایی پرسشنامه به روش روایی محتوا و کسب نظر استاد راهنما و روایی همگرا محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش آمار توصیفی، از نرم افزار SPSS و در بخش آمار استنباطی و آزمون فرضیهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرم افزارSmart PLS استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که هوش عاطفی در تأثیر ابعاد بهزیستی ذهنی و طردشدگی از محیط کار در سازمان بهزیستی استان گیلان نقش تعدیلگر دارد. این بدان معناست که با ارتقاء بهزیستی ذهنی و هوش عاطفی میزان طردشدگی از محیط کار کاهش پیدا میکند.
رحمت اللّه قلی پور؛ محمود خزایی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ادراک از استراتژی مدیریت استعداد بر عملکرد شغلی کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجیگری هوش عاطفی میباشد. جامعۀ آماری در این پژوهش کارکنان شرکت ایران خودرو تهران میباشد که دادههای مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش نمونهگیری تصادفی از میان 379 نفر از کارکنان به دست آمده است. روش تحقیق ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ادراک از استراتژی مدیریت استعداد بر عملکرد شغلی کارکنان با در نظر گرفتن نقش میانجیگری هوش عاطفی میباشد. جامعۀ آماری در این پژوهش کارکنان شرکت ایران خودرو تهران میباشد که دادههای مورد نیاز با استفاده از ابزار پرسشنامه و روش نمونهگیری تصادفی از میان 379 نفر از کارکنان به دست آمده است. روش تحقیق بر اساس نحوۀ گردآوری دادهها توصیفی- همبستگی، از شاخۀ تحلیل کوواریانس و به طور مشخص مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزارLISREL انجام شده است. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان میدهد که: 1) ادراک از استراتژی مدیریت استعداد بر هوش عاطفی کارکنان اثری مستقیم و معنادار دارد. 2) هوش عاطفی بر عملکرد شغلی کارکنان اثری مستقیم و معنادار دارد. 3) ادراک از استراتژی مدیریت استعداد بر عملکرد شغلی کارکنان اثری مستقیم و معنادار دارد و در نهایت هوش عاطفی در رابطۀ بین ادراک از استراتژی مدیریت استعداد و عملکرد شغلی کارکنان نقش میانجی را ایفا میکند.
مهدی یزدان شناس؛ پویا پورمقدسیان
چکیده
در دهه های اخیر، تغییر و تحول در شئون مختلف جوامع انسانی سرعت قابل ملاحظه ای یافته است و بقا و بالندگی سازمان ها در گرو آمادگی و واکنش کارکنان در برابر تغییر قرار دارد. هدف این تحقیق، بررسی رابطه ی ارتباطات سازمانی و واکنش کارکنان به تغییر، با تاکید بر نقش هوش عاطفی می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق کارکنان بانک صادرات منطقه ...
بیشتر
در دهه های اخیر، تغییر و تحول در شئون مختلف جوامع انسانی سرعت قابل ملاحظه ای یافته است و بقا و بالندگی سازمان ها در گرو آمادگی و واکنش کارکنان در برابر تغییر قرار دارد. هدف این تحقیق، بررسی رابطه ی ارتباطات سازمانی و واکنش کارکنان به تغییر، با تاکید بر نقش هوش عاطفی می باشد. جامعه ی آماری این تحقیق کارکنان بانک صادرات منطقه ی 3 شهر تهران می باشد. تعداد 200 کارمند به روش نمونه گیری تصادفی مبنای تحلیل قرار گرفت. گردآوری داده ها به وسیله ی پرسشنامه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش رگرسیون سلسله مراتبی و نرم افزارSPSS صورت گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که ارتباطات سازمانی، با آمادگی و واکنش مثبت کارکنان به تغییر رابطه ی مثبت دارد و هوش عاطفی کارکنان، این رابطه را تشدید می کند.
علیرضا شیروانی؛ رسول صریحی اسفستانی
دوره 23، شماره 74 ، تیر 1393، ، صفحه 135-115
چکیده
امروزه شواهد حاکی از آن است که هوش به تنهایی نمایانگر موفقیت در محیط کار نیست و عواطف و احساسات نقش کلیدی در موفقیت سازمانی به عهده دارند. افراد هوشمند از نظر هیجانی میتوانند اثربخشی را در تمام سطوح سازمانی گسترش دهند و نقشی مهم در ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی و تقلیل رفتارهای کاری مخرب ایفا نمایند. جامعه آماری این تحقیق، ...
بیشتر
امروزه شواهد حاکی از آن است که هوش به تنهایی نمایانگر موفقیت در محیط کار نیست و عواطف و احساسات نقش کلیدی در موفقیت سازمانی به عهده دارند. افراد هوشمند از نظر هیجانی میتوانند اثربخشی را در تمام سطوح سازمانی گسترش دهند و نقشی مهم در ارتقاء رفتارهای شهروندی سازمانی و تقلیل رفتارهای کاری مخرب ایفا نمایند. جامعه آماری این تحقیق، کارکنان ستادی معاونت نظارت مالی و خزانه داری کل کشور وزارت امور اقتصادی و دارایی است که مجموعاً 537 نفر میباشند؛ که از روش تصادفی طبقهای استفاده شده و از این جامعه، نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران، 224 نفر بهدست آمد. به منظور گردآوری دادههای پژوهش، از پرسشنامه استاندارد جانگ و یوون (2012) استفاده شد. در این پژوهش تجزیه و تحلیل دادهها، از طریق ماتریس همبستگی، معادلات رگرسیون، تحلیل مسیر و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل انجام شده است. یافتهها حاکی از آن است که ارزیابی احساسات خود بر رفتارهای کاری مخرب و ارزیابی احساسات دیگران و تنظیم احساسات بر رفتارهای شهروندی سازمانی تأثیر چندانی ندارد. لیکن بهرهبرداری از احساسات بر رفتارهای کاری مخرب و ارزیابی احساسات خود بر رفتارهای شهروندی سازمانی بیشترین تاثیر را دارد
محمدرضا تقوا؛ هادی عبدالهی
دوره 22، شماره 72 ، اسفند 1392، ، صفحه 23-48
چکیده
ماهیت پیچیده شخصیت، سبب طرح نظریه های مختلف شده که یکی از معروف ترین آنها، نظریه پنجعامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا ) 7891 ( می باشد. با در نظر گرفتن شخصیت و جایگاه آن درهوش عاطفی و تحول سازمانی و با انتخاب نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا، اینتحقیق در نظر دارد تاثیر پنج عامل بزرگ شخصیت بر هوش عاطفی و بهبود و تحول سازمانی را موردبررسی ...
بیشتر
ماهیت پیچیده شخصیت، سبب طرح نظریه های مختلف شده که یکی از معروف ترین آنها، نظریه پنجعامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا ) 7891 ( می باشد. با در نظر گرفتن شخصیت و جایگاه آن درهوش عاطفی و تحول سازمانی و با انتخاب نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا، اینتحقیق در نظر دارد تاثیر پنج عامل بزرگ شخصیت بر هوش عاطفی و بهبود و تحول سازمانی را موردبررسی قرار دهد. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها، از ابزار پرسشنامهاستفاده گردیده است که تعداد 693 نفر از کارکنان شاغل در بخش های بانکی، بیمارستان ها،شرکت های مهندسی، موسسات آموزشی، شرکت های ساخت و ساز و شرکت های خدماتی شهرتهران به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات ومدل، از آزمون های ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلاتساختاری ) SEM ( و تحلیل عاملی تأییدی ) CFA ( استفاده و دو بسته نرم افزاری SPSS و LISREL به،» برون گرائی « ،» روان رنجورخوئی « کار گرفته شدند. یافته های تحقیق حاکی از تأثیر معنی دار ابعادبر » هوش عاطفی « و تأثیر معنی دار » هوش عاطفی « بر » وظیفه شناسی « و » همسازی « ،» تجربه پذیری «می باشد. » بهبود و تحول سازمانی
مرضیه مختاری پور؛ سید علی سیادت؛ شعله امیری
دوره 13، شماره 52 ، اسفند 1385، ، صفحه 41-56
چکیده
امروزه تغییرات انطباقی از الزامات اصلی بقا و رقابت موثر محسوب می شوند. سازمان ها برای اینکه بتوانند در محیط پر تلاطم و رقابتی امروز باقی بمانند نیازمند کارکنان و مدیرانی هستند که انطباق پذیر باشند. رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید، ویژگی های خاصی را می طلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها ...
بیشتر
امروزه تغییرات انطباقی از الزامات اصلی بقا و رقابت موثر محسوب می شوند. سازمان ها برای اینکه بتوانند در محیط پر تلاطم و رقابتی امروز باقی بمانند نیازمند کارکنان و مدیرانی هستند که انطباق پذیر باشند. رهبری یک سازمان برای انطباق با تغییرات و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید، ویژگی های خاصی را می طلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه می شوند. یکی از مهمترین خصیصه ها که می تواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک نماید هوش عاطفی می باشد. هوش عاطفی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانات و احساسات در توانمندی های انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش عاطفی، رهبرانی موثر هستند که اهداف را با حداکثر بهره وری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می سازند. در این مقاله هوش عاطفی و کاربرد آن در گزینش و رشد و توسعه توانایی های شغلی، آموزش و بهبود مدیریت منابع انسانی تبیین شده است.