نفیسه صادات صدر؛ علیرضا خوراکیان؛ غلامرضا ملک زاده
چکیده
محیط پیچیده و متغیر امروزی، سازمانها را وادار به نوآوری و ایجاد تغییرات میکند. درحالیکه مطالعات تغییر سازمانی نشان میدهند که اغلب، کارکنان در اجرای تغییرات سازمان همکاری نمیکنند و در برابر آن مقاومت میکنند. در نتیجه مقاومت و عدم همکاری کارکنان منجر به عدم موفقیت برنامه تغییر در سازمان خواهد شد. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر ...
بیشتر
محیط پیچیده و متغیر امروزی، سازمانها را وادار به نوآوری و ایجاد تغییرات میکند. درحالیکه مطالعات تغییر سازمانی نشان میدهند که اغلب، کارکنان در اجرای تغییرات سازمان همکاری نمیکنند و در برابر آن مقاومت میکنند. در نتیجه مقاومت و عدم همکاری کارکنان منجر به عدم موفقیت برنامه تغییر در سازمان خواهد شد. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر تعهد عاطفی بر مقاومت در برابر تغییر به واسطه نگرش مثبت نسبت به تغییر و آمادگی برای تغییر میپردازد. استراتژی تحقیق پیمایشی- تحلیلی میباشد. کارکنان بانک ملت شهر مشهد بهعنوان جامعه آماری تحقیق تعیین شدهاند. روش گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه بوده است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و سازه و برای تعیین پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش تاثیر تعهد عاطفی بر مقاومت در برابر تغییر را تایید میکند. همچنین نتایج بیانگر نقش میانجیگری نگرش مثبت نسبت به تغییر و آمادگی برای تغییر -که جزء موارد مغفول در مطالعات پیشین می باشد- در رابطه بین تعهد عاطفی و مقاومت در برابر تغییر میباشد.
سیدعلی اکبر افجه؛ ندا رضایی ابیانه
دوره 22، شماره 70 ، تیر 1392، ، صفحه 231-247
چکیده
سازمانی و آمادگی برای تغییر با توجه به ویژگیهای سازمان یادگیرنده در صنعت بیمه انجام گرفته است.جامعه آماری این تحقیق شرکتهای بیمه خصوصی در ایران هستند. تعداد 111 نفر از مدیران این شرکتها بهعنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک ونیز از پرسشنامه تغییر دانهام و همکاران استفاده ...
بیشتر
سازمانی و آمادگی برای تغییر با توجه به ویژگیهای سازمان یادگیرنده در صنعت بیمه انجام گرفته است.جامعه آماری این تحقیق شرکتهای بیمه خصوصی در ایران هستند. تعداد 111 نفر از مدیران این شرکتها بهعنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک ونیز از پرسشنامه تغییر دانهام و همکاران استفاده گردید. برای آزمون فرضیهها با توجه به دادههای پرسشنامه ازآزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون t استیودنت و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی -از وجود فرهنگ یادگیری سازمانی در شرکتهای بیمه است. بنابراین، ابعاد مختلف یادگیری سازمانی درشرکتهای بیمه در وضعیت بالاتر از متوسط قرار دارند. در کل با توجه به نتایج به دست آمده از آزمونفرضیهها و هم چنین با در نظر گرفتن ضریب رگرسیون استاندارد میتوان استدلال کرد که ارتباط بین یادگیریسازمانی و آمادگی برای تغییر در شرکتهای بیمه خصوصی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد، به خصوص درارتباط با بعد تحقیق و گفت وگو برای آمادگی برای تغییر که یکی از ابعاد مهم مدل است.