غلامرضا توکلی؛ مجید رمضان؛ عباس معیا
دوره 24، شماره 77 ، تیر 1394، ، صفحه 153-169
چکیده
در عصر کنونی ظرفیت تغییر سازمانی یک قابلیت سازمانی مهم و استراتژیک و منبعی برای مزیت رقابتی شناخته شده است متفکران استراتژیک سازمانها باید از فرآیندها و بحرانهای روزانه فراتر رفته و توجه خود را بر توسعه ظرفیت سازمان برای پاسخگویی موثر به عدم اطمینانهای محیطی معطوف دارند. در این پژوهش با جمعآوری اطلاعات پرسشنامهای از 29 سازمان ...
بیشتر
در عصر کنونی ظرفیت تغییر سازمانی یک قابلیت سازمانی مهم و استراتژیک و منبعی برای مزیت رقابتی شناخته شده است متفکران استراتژیک سازمانها باید از فرآیندها و بحرانهای روزانه فراتر رفته و توجه خود را بر توسعه ظرفیت سازمان برای پاسخگویی موثر به عدم اطمینانهای محیطی معطوف دارند. در این پژوهش با جمعآوری اطلاعات پرسشنامهای از 29 سازمان دولتی، سطح تفکر استراتژیک و ظرفیت تغییر در آنها ارزیابی شد و رابطه این دو مفهوم با آزمون همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. الگوی مورد استفاده برای ارزیابی تفکر استراتژیک، مدل پنج عنصر تفکر استراتژیک جین لیدکا و الگوی ارزیابی ظرفیت تغییر سازمانی، مدل هشت بعدی ویلیام جاج میباشد. تحلیلهای آماری نشان داد سازمانهایی که سطح تفکر استراتژیک بالاتری دارند، از ظرفیت تغییر سازمانی بالاتری نیز برخوردارند. همچنین مشخص شد همبستگی مثبت و معنیداری میان هر یک از عناصر پنجگانه تفکر استراتژیک (دید سیستمی، تمرکز بر هدف، فرصتجویی هوشمندانه، تفکر در زمان و فرضیه محوری) و ظرفیت تغییر سازمانی وجود دارد. بعلاوه نتایج پژوهش وجود همبستگی مثبت و معنیدار میان تفکر استراتژیک و هر دو بعد سرمایه انسانی و زیرساختهای اجتماعی ظرفیت تغییر سازمانی را تأیید کرد.
محمدرضا تقوا؛ هادی عبدالهی
دوره 22، شماره 72 ، اسفند 1392، ، صفحه 23-48
چکیده
ماهیت پیچیده شخصیت، سبب طرح نظریه های مختلف شده که یکی از معروف ترین آنها، نظریه پنجعامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا ) 7891 ( می باشد. با در نظر گرفتن شخصیت و جایگاه آن درهوش عاطفی و تحول سازمانی و با انتخاب نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا، اینتحقیق در نظر دارد تاثیر پنج عامل بزرگ شخصیت بر هوش عاطفی و بهبود و تحول سازمانی را موردبررسی ...
بیشتر
ماهیت پیچیده شخصیت، سبب طرح نظریه های مختلف شده که یکی از معروف ترین آنها، نظریه پنجعامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا ) 7891 ( می باشد. با در نظر گرفتن شخصیت و جایگاه آن درهوش عاطفی و تحول سازمانی و با انتخاب نظریه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا، اینتحقیق در نظر دارد تاثیر پنج عامل بزرگ شخصیت بر هوش عاطفی و بهبود و تحول سازمانی را موردبررسی قرار دهد. تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها، از ابزار پرسشنامهاستفاده گردیده است که تعداد 693 نفر از کارکنان شاغل در بخش های بانکی، بیمارستان ها،شرکت های مهندسی، موسسات آموزشی، شرکت های ساخت و ساز و شرکت های خدماتی شهرتهران به عنوان نمونه تحقیق در نظر گرفته شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات ومدل، از آزمون های ضریب آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلاتساختاری ) SEM ( و تحلیل عاملی تأییدی ) CFA ( استفاده و دو بسته نرم افزاری SPSS و LISREL به،» برون گرائی « ،» روان رنجورخوئی « کار گرفته شدند. یافته های تحقیق حاکی از تأثیر معنی دار ابعادبر » هوش عاطفی « و تأثیر معنی دار » هوش عاطفی « بر » وظیفه شناسی « و » همسازی « ،» تجربه پذیری «می باشد. » بهبود و تحول سازمانی