محمدصادق هاشمی؛ امین معینیان؛ مهدی ابراهیمی
چکیده
قدرت نسبی مدیرعامل و هیئتمدیره، موضوعی بحثبرانگیز در تئوری و اجرا است. سوال این پژوهش این است که غلبه هر طرف چگونگی تاثیری در فرایند مشارکت هیئتمدیره در استراتژی دارد؟ هدف این پژوهش دستیابی به درکی اقتضایی از روابط قدرت مدیرعامل-هیئتمدیره با بهرهگیری از رویکردی چندنظری و رفتاری است. بر مبنای استراتژی مطالعه چندموردی، ...
بیشتر
قدرت نسبی مدیرعامل و هیئتمدیره، موضوعی بحثبرانگیز در تئوری و اجرا است. سوال این پژوهش این است که غلبه هر طرف چگونگی تاثیری در فرایند مشارکت هیئتمدیره در استراتژی دارد؟ هدف این پژوهش دستیابی به درکی اقتضایی از روابط قدرت مدیرعامل-هیئتمدیره با بهرهگیری از رویکردی چندنظری و رفتاری است. بر مبنای استراتژی مطالعه چندموردی، 49 مصاحبه نیمهساختیافته در شش بانک بر اساس روش نمونهگیری نظری انجام گرفت. تحلیلهای درونموردی و بینموردی بر پایه کدگذاری نظاممند، منجر به ارائه 15 گزاره پیشنهادی و توسعه مدلی مفهومی شد. اگرچه در وهله اول مشاهده شد که حداقل در محیط ایران، برخلاف تجویز نظریه نمایندگی، آثار مخرب قدرت برتر هیئتمدیره نسبت به غلبه مدیرعامل بیشتر است، اما یافته مهمتر این تحقیق پیچیدگی و ضرورت تحلیل چندلایه برای فهم رجحان هر ساختار قدرت در شرایط گوناگون است. در سه سطح تحلیل گروهی، فردی و سازمانی، عواملی نظیر «همفکری»، «همدلی»، «احساس تعلق»، «گرایش به رفتارهای سیاسی»، «ثبات مدیریتی»، «پیوستگی اجرای استراتژیک» کشف و روابط آنها با مولفه کلیدی «تغییر استراتژیک»، به عنوان دستاورد مشارکت استراتژیک تبیین شد. همچنین با شناسایی نقش تعدیلگر «اعتماد» و «شخصیت» در روابط مولفههای گفتهشده، درک کاملتری از پویاییهای قدرت در سطح مدیریت ارشد سازمانها بدست آمد.