per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت بهبود و تحول
2251-8037
2476-5988
2013-12-11
22
71
1
17
214
Research Paper
تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر بر عملکرد نوآوری: اثر تعدیل کنندگی یادگیری سازمانی
Role of total quality management on innovation performance: Moderating Effect of organizational learning
ابوالفضل کزازی
1
عباس شول
abbas.shoul@gmail.com
2
دانشیار گروه مدیریت صنعتی، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی
دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی دانشگاه علامهطباطبایی و عضو هیئت علمی دانشگاه ولیعصر
هدف اصلی این مقاله، مطالعه تأثیر مدیریت کیفیت فراگیر و یادگیری سازمانی بر عملکرد نوآوریدر شرکت مس سرچشمه است. نمونه آماری شامل 39 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت مسمی باشد که دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه جمعآوری گردید.مدیریت کیفیت فراگیر، شامل حمایت مدیریت ارشد، مشارکت کارکنان، بهبود مستمر و تمرکز برمشتریان است که بیشترین بار عاملی را تمرکز بر مشتری و کمترین بار عاملی را مشارکت کارکناندارد. همچنین شاخصهای عملکرد نوآوری به سه گروه نوآوری در محصول، نوآوری در فرآیند ونوآوری سازمانی تقسیم میشوند که نوآوری در فرآیند دارای بیشترین بار عاملی و نوآوری سازمانیدارای کمترین بار عاملی است. یادگیری سازمانی به عنوان یک متغیر میانجی در نظر گرفته شده استکه شامل استراتژی یادگیری و فرهنگ یادگیری است که استراتژی یادگیری دارای بار عاملی بیشتریاست. بطور کلی نتایج معادلات ساختاری نشان میدهد که عملکرد نوآوری به میزان 93 درصد تحتتأثیر مستقیم مدیریت کیفیت فراگیر است و این تأثیر به وسیله یادگیری سازمانی تعدیل میشود.
This article investigates the impact of total quality management and organizational learning on innovation performance in MES company. A sample of 93 managers and experts in MES company, instrument for data collection was questionnaire.TQM is made up of top management support, employee involvement, continue improvement, and customer focus that customer focus and employee involvement have the highest and lowest factor loading. Also innovation performance made up of product innovation, process innovation, and organizational innovation. Process innovation and organizational innovational have the highest and lowest factor loading. Organizational learning is moderate variable that is made up of learning culture and learning strategy.The result of structural equation modeling showed that innovation performance is affected significantly by TQM (79%), and this effect is moderated by organizational learning
https://jmsd.atu.ac.ir/article_214_e4ac6df9583d49954695f10c4865c9a2.pdf
مدیریت کیفیت فراگیر
یادگیری سازمانی
عملکرد نوآوری
Total quality management
organizational learning
Innovation Performance
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت بهبود و تحول
2251-8037
2476-5988
2013-12-11
22
71
19
48
215
Research Paper
شناسایی تاثیر سرمایه فکری بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه در شرکتهای دانشبنیان
The effect of intellectual capital on entrepreneurial opportunity recognition
کامبیز طالبی
1
علی داوری
2
عامر دهقان نجمآبادی
amerdehghan@ut.ac.ir
3
دانشیار دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
استادیار دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی دانشگاه تهران
سازمانها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند، اقتصادی که در آن دانش و داراییهای نامشهود،به عنوان مهمترین عامل تولید و همچنین به عنوان مهم ترین مزیت رقابتی سازمانها شناخته شده است. پژوهشحاضر با هدف شناسایی تاثیر سرمایه فکری بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه در شرکتهای دانشبنیانمستقر در پارک علم و فناوری اقبال شهر یزد در سال 1931 انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل 57 نفر ازمدیران شرکتهای دانش بنیان بود که با توجه به کم بودن جامعه آماری، برای درنظر گرفتن حجم نمونه ازروش سرشماری استفاده شد. روش جمعآوری دادهها بر اساس دو پرسشنامه استاندارد مون و کیم ) 6002 (، وپرسشنامه پوهاکا ) 6010 (، انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو بخش مدل اندازهگیری و بخشساختاری انجام پذیرفت. در بخش مدل اندازهگیری ویژگیهای فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا وروایی واگرا بررسی گردید و اصلاحات لازم صورت پذیرفت و در بخش ساختاری، ضرایب ساختاری مدلبرای بررسی فرضیههای پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار سرمایهفکری و ابعاد آن بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه بود. هم چنین نتیجه گرفته شد که سرمایه فکری یک منبعبالقوهای برای مزیت رقابتی شرکتهای دانشبنیان میباشد که نهایتاً باعث رشد و توسعه این گونه شرکتهاشده و به بهبود وضعیت کارآفرینی در این شرکتها کمک خواهد کرد.
Organizations are entering to the knowledge based economy which in science and intangible assets are known as the most important competitive advantage for them. The present research aims to investigate the effect of intellectual capital on entrepreneurial opportunity recognition at knowledge based firms in Yazd’s science and technology park of Eghbal. Our statistical population contains 75 managers of knowledge based firms in Yazd’s science and technology park of Eghbal. Due to the limited numbers of managers, the census method was applied for sampling. The two standard questionnaires (Moon & Kym, 2006 and Puhakka, 2010) were used for gathering data. Structural equation modeling with smart PLS 2 software was applied for analyzing data in two sections of measurement model and structural model. In measurement model section, technical features of the questionnaire in terms of reliability, convergent validity, and discriminant validity were investigated. Moreover, in structural model section, path coefficients were used for testing hypotheses. The results indicate the positive and significant effect of intellectual capital and its dimensions on entrepreneurial opportunity recognition at knowledge based firms in our sample. Besides, we conclude that intellectual capital is a potential source for knowledge based firms’ competitive advantages that consequently leads to the growth and development of these firms and getting a better situation of entrepreneurship in them.
https://jmsd.atu.ac.ir/article_215_30fb060f57f2081cff79faf374b6cfb0.pdf
سرمایه فکری
تشخیص فرصت
سرمایه انسانی
سرمایه ساختاری
سرمایه ارتباطی
شرکتهای دانشبنیان
intellectual capital
opportunity recognition
Human Capital
structural capital
relational capital
Knowledge Base Firms
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت بهبود و تحول
2251-8037
2476-5988
2013-12-11
22
71
49
73
216
Research Paper
اعتبارسنجی الگوی آموزش نیروی انسانی با رویکرد شایستگی
Validating Competency Based Approach to Human Resource Training
مانی ارمان
1
محبوبه خسروی
khosravi12m@yahoo.com
2
دکتری مدیریت بازرگانی، استادیار گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه خلیج فارس بوشهر
دکتری برنامه ریزی درسی؛ استادیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی
این مقاله ضمن بررسی مفاهیم آموزش، توسعه منابع انسانی و شایستگی به بررسی چگونگی طراحی واجرای آموزش نیروی انسانی براساس رویکرد شایستگی می پردازد. برای رسیدن به این هدف، ابتدابه نقش آموزش و رویکردهای مختلف به آن پرداخته میشود و سپس با تشریح مفهوم شایستگی،سناریوهای مختلف برای به کارگیری مفهوم شایستگی در آموزش کارکنان ارائه می گردد. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده نیز نشان می دهد آموزش شایستگی محور بیشترین اثربخشی را درشرکت ملی نفت ایران دارد. همچنین نتایج آزمون الگوی مفهومی نشان می دهد که هماهنگی میانفرایندهای 3 گانه نیازسنجی، برنامه ریزی و اجرا و ارزیابی میتواند اثربخشی دوره های آموزشی رابیشتر سازد. مقاله حاضر براساس منطق تنوع مشاغل در سازمان ها، پیشنهادهایی را برای هم راستا سازیخرده سیستم های آموزش به منظور تحقق عملکرد موثر آموزشی ارائه واجرای رویکرد آموزششایستگی محور می دهد.
The use of Competency based human resource management systems are increasingly growth. In this paper, the concepts of training, human resource development and competency are reviewed, then focused and examine the design and implementation of competency-based approach in human resource training. To reach this goal, we first examined the role of training and different approaches and describe the concept of competency. then suitable scenarios for use in staff training will be provided. The data analysis also demonstrates competency-based training is most effective at National Iranian Oil Company. In the end, the test model also shows that the coordination and fitness between 3 basic training processes of need assessment, planning, implementation and evaluation can provide the most effective training. This paper is based on the logic of diversity in organizations jobs; offer some suggestion for aligning and coordinating training systems due to achieve effective performance training. This paper also provides recommendations for implementing Competency-based training approach.
https://jmsd.atu.ac.ir/article_216_efd71129f8797f8454afe4b0c3692e13.pdf
توسعه منابع انسانی
آموزش
رویکرد شایستگی محور
اثربخشی آموزش های شغلی
human resources development
training
competency-based approach
effectiveness of job training
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت بهبود و تحول
2251-8037
2476-5988
2013-08-23
22
71
75
104
217
Research Paper
تأثیر دولت الکترونیک بر مسئولیت پذیری اجتماعی
The Relationship between E-Government and Organization Social Responsibility
محسن قدمی
1
زهرا کوثر
z.kowsar@yahoo.com
2
استادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد واحد علوم و تحقیقات
کارشناس ارشد رشته مدیریت دولتی دانشگاه علامه طباطبائی
مهم ترین چالش پیش روی کارگزاران بخش عمومی و دولتی، پاسخ به خواسته ها و انتظارات در حال تغییرشهروندانی است که بخش عمومی، مشروعیت خود را از وجود آنها کسب می کند و از طرفی با گسترشروزافزون علوم و نیز به کارگیری سریع اینترنت در تمام ابعاد زندگی انسان و به تبع آن بالا رفتن سطح توقعاتمردم از دولتها، مباحث جدیدی جهت پاسخگویی بهتر، سریعتر و دقیق تر به مردم مطرح شده است که یکیاز آنها موضوع دولت الکترونیک می باشد. در این مقاله ضمن پرداختن به تعاریف مختلف صاحب نظران ازدولت الکترونیک، تلاش شده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که "استقرار دولت الکترونیک تا چه حدیبر مسئولیت پذیری اجتماعی در شهرداری تهران تأثیر دارد؟"سازمان ها، تأثیر عمده ای بر سیستم اجتماعی دارند و لذا چگونگی فعالیت های آن ها باید بگونه ای باشد کهدر اثر آن زیانی به جامعه نرسد و در صورت رسیدن زیان، سازمان های مربوطه ملزم به جبران آن باشند. ضمناین که سازمان ها فراتر از آن ملزم به منفعت رسانی به جامعه و زیست محیط خود می باشند. بدین منظور پس ازانجام بررسی های میدانی و کتابخانه ای، برای مسئولیت اجتماعی از مدل استاندارد سازمان بهره وری آسیایی وبرای دولت الکترونیک از مدل مصوب جمهوری اسلامی ایران برگرفته از تلفیق مدل های موجود جهانی وبومی سازی آن استفاده شد و بر این اساس یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی تدوین گردید. بر اساسطرح تحقیق و معیارهای اندازه گیری شاخص ها، پرسشنامه ای با چهل سؤال طراحی گردید و با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به آزمون فرضیات پرداخته شد و این نتیجه حاصل شد که دولتالکترونیک در افزایش مسئولیت اجتماعی در شهرداری تهران تاثیر معناداری داشته است و هم چنین با بهداشتو ایمنی کارکنان، مسئله عدم تبعیض و رعایت استانداردهای ساعات کاری نیز رابطه معناداری دارد.
Recent trends in the corporate management world highlight organizational commitment to environmental and social improvement initiatives of varying qualities and degrees, commonly termed corporate social responsibility (CSR).E-government is defined as ‘‘utilizing the Internet and the World-Wide-Web for delivering government information and services to citizens.Many countries have attempted to implement electronic government (e-government) as the most fundamental infrastructure for such programs.The purpose of this research is to explain the relationship between e-Government (E-G) and corporate social responsibility in Tehran mayoralty.In this research, E-Government's dimensions as following: Government to citizenship (G2C), Government to Government (G2G), Government to Employees (G2E) and Government to Business (G2B).Corporate social responsibility dimensions as following: Health and safety, Discrimination, Working hours and Remuneration.In this research, Employees (n = 119) participated in the Study based on 40-item questionnaire, containing four different sets of items related to Health and safety, Discrimination, Working hours and Remuneration in related to E-Government.In first chapter, we explained Research totality. In second chapter, we explained Research literature. In third chapter, we described Research method and Information Analysis in forth chapter.Finally, we had conclusion and recommendations for all mayoralties of country and future research.
https://jmsd.atu.ac.ir/article_217_4490bae8182a6c7a3d05f71c3e4a43d3.pdf
مسئولیت اجتماعی
دولت الکترونیک
شهروند الکترونیک
E-Government
Corporate Social responsibility
Electronic Citizenship
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت بهبود و تحول
2251-8037
2476-5988
2013-12-11
22
71
105
129
218
Research Paper
ارائه الگویی ساختاری از علل و پیامدهای ایمنی روانی
Provide a structural model of the causes and consequences of psychological safety
مصطفی کاظمی
1
سمیرا پور
sa_po372@stu-mail.um.ac.ir
2
دانشیار گروه مدیریت )مدیریت سیستم و بهره وری(، دانشگاه فردوسی مشهد
دانشجوی دکتری مدیریت رفتار سازمانی، دانشگاه فردوسی مشهد
هدف این تحقیق، بررسی علل و پیامدهای ایمنی روانی در کارکنان اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان خراسان رضوی در قالب یک مدل مفهومی است. بدین منظور 101نفر از کارکنان این اداره به عنوان نمونه مورد مطالعه به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدندو از طریق پرسشنامه های توزیع شده میان آنها به گردآوری اطلاعات مورد نیاز پرداخته شد. به منظورتحلیل دادههای حاصله از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی توسط نرم افزارآماری پی ال اس بهره گرفته شد و نتایج حاصل از شاخصهای برازندگی مدل مفهومی، حاکی ازبرازش مناسب مدل تحقیق بود. با استفاده از تحلیل مسیر به منظور آزمون فرضیات مشخص گردید کهتمامی فرضیات مربوط به عوامل تأثیرگذار بر ایمنی روانی )اعتماد و هوش هیجانی( به جز حمایتاجتماعی مورد پذیرش قرار گرفتند و فرضیات مربوط به پیامدهای ایمنی روانی )رفتار شهروندی،رفتار یادگیری و تمایل به تسهیم دانش( نیز تأیید شدند. هم چنین، نشان داده شد که ایمنی روانی درروابط بین هوش هیجانی با رفتار شهروندی سازمانی و اعتماد با تمایل به تسهیم دانش، نقش واسط راایفا میکند.
The purpose of this study was to investigate the causes and consequences of psychological safety of staff Administration of Cultural Heritage, Tourism and Handicrafts Razavi Khorasan province in the form of a conceptual model. For this purpose the 101 employees of the department as a case study sampling were selected randomly through a questionnaire distributed among them was to gather the required information. Structural Equation modeling to analyze the resulting data and partial least squares method was used by statistical software PLS and the results of the conceptual model fitness indices suggest a good fit of the research model. Path analysis was used to test specific hypotheses. All assumptions related to factors affecting into psychological safety were acceptable except for social support and assumptions influenced by psychological safety factors and were confirmed. Also, it was shown that psychological safety in the relationship between emotional intelligence with organizational citizenship behavior and trust with willingness to share knowledge plays an intermediary role.
https://jmsd.atu.ac.ir/article_218_5cd82ebda43f7669a50c9c4cd1762d20.pdf
ایمنی روانی
رفتار یادگیری
تسهیم دانش
هوش هیجانی
کارکنان میراث فرهنگی
psychological safety
learning behavior
sharing knowledge
emotional intelligence
cultural Heritage workers
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت بهبود و تحول
2251-8037
2476-5988
2013-12-11
22
71
131
159
219
Research Paper
تأثیر هوش سازمانی بر یادگیری در سازمان
The Effect of Organizational Intelligence on Organizational Learning
سید یعقوب حسینی
hosseini@pgu.ac.ir
1
نینا چلی سریل
2
استادیار گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه خلیج فارس
کارشناسی ارشد رشته MBA ، مؤسسه آموزش عالی نور طوبی
هوش سازمانی مفهومی جدید در عرصه متون سازمان و مدیریت است. در عصر اطلاعات قدرتذهن، بر قدرت بازو برتری یافته است. با وجود شرایط نامطمئن، پیچیده و پویای امروزی، بهره گیریاز هوش سازمانی و توجه به فرآیند یادگیری در سازمان می تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان راافزایش دهد. در این مقاله به بررسی تاثیر هوش سازمانی بر یادگیری سازمانی پرداخته شده است.شیوه انجام پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. کارکنان مجتمع پزشکی و ام آرآی شیراز بهعنوان جامعه آماری و تعداد 261 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوریداده ها از پرسش نامه های استاندارد هوش سازمانی و یادگیری سازمانی استفاده شده است. پژوهش بهروش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS و AMOS صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که تاثیر هوش سازمانی بر یادگیریسازمانی، مثبت و معنادار است
Organizational intelligence is a new concept in organization and management literature. In the information era, the power of mind is superior to physical strength. Despite the dynamic, uncertain and complex operating environments today, benefiting from organizational intelligence and learning process in the organization can increase the competitiveness of an organization to differ from other organizations. This article presents a study to investigate the relationship between organizational intelligence and organizational learning through a descriptive-correlation method. The statistical population included all the staffs working in Shiraz Medical and M.R.I Center, out of which a sample of 162 individuals was selected randomly. Albrecht’s organizational intelligence (2002) and Neefe’s organizational learning (2001) questionnaires were used to collect data’s. The method was Structural Equation Modeling. Data’s were analyzed by the SPSS and AMOS soft wares. Results showed that there is a significant positive relationship between organizational intelligence and organizational learning
https://jmsd.atu.ac.ir/article_219_a240ce7c981d5b65cf4500e6f44f8a0a.pdf
هوش سازمانی
یادگیری سازمانی
مدل سازی معادلات ساختاری
organizational intelligence
organizational learning
structural equation modeling
per
دانشگاه علامه طباطبایی
مطالعات مدیریت بهبود و تحول
2251-8037
2476-5988
2013-12-11
22
71
161
185
220
Research Paper
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد سازمان مربیگرا
Identifying the Affecting Factors on Developing Coaching organization
علیرضا موغلی
1
سیدعلی اکبر احمدی
2
عادل آذر
3
عبدالصمد خدامی
abkhodami@gmail.com
4
استاد دانشگاه پیام نور
دانشیار دانشگاه پیام نور
استاد دانشگاه تربیت مدرس
دانشجوی دکتری مدیریت منابع انسانی
مربی گری اساساً مفهومی ورزشی و عنوانی جوان در مطالعات سازمان ومدیریت است و سازمانمربیگرا پارادایم جدیدی در یادگیری سازمانی میباشد که ضمن سازگاری با نظریه های جدیدیادگیری مانند توسعه بزرگسالی و سایر روش های یادگیرنده محور حلقه اتصال دو واژه مهم توسعهسرمایه انسانی و یادگیری سازمانی است. در این پژوهش پس از مرور ادبیات و مطالعات اکتشافی درخصوص مربی گری، عوامل اثرگذار بر ایجاد یک سازمان مربی گرا در قالب مدل مفهومی و در سهزمینه منابع انسانی، کسب و کار و فرهنگ مربی گری خلاصه شده است. سپس با استفاده از پرسشنامهسه مرحله ای دلفی به نظر و تأیید جمعی از نخبگان دانشگاهی و حرفهای صنعت بیمه ایران رسیدهاست. یافته های پژوهش شامل توسعه مفهوم مربی گری؛ معرفی ریشه های بومی مربی گری از جملهورزش پهلوانی، عرفان و تصوف، تربیت اسلامی ونیز برخی روش های یادگیری علوم دینی مانندسبک های خود آموز، انتقادی و تجربی و نهایتاً ارائه الگوی سازمانی است که بر خلاف برخیدیدگاه های معمول، مربی گری را نه صرفاً ابزاری آموزشی مانند استاد شاگردی بلکه به عنوان یکاستراتژی برای توسعه هم زمان حکمت در کارکنان و سازمان می نگرد
Coaching is a sport base concept and a new topic in the organization and management studies, similarly coaching organization is a new paradigm in the organizational learning; that is compatible with new learning theory such as adult development, and other learner-base methods and is a linking loop between human capital development and organizational learning as two important term.In this research after literature review and exploratory studies about coaching, the impacting factors on developing a coaching organization summarized in three contexts including human resource, business and coaching culture as a conceptual model. Then through three rand Delphi questionnaires has investigated and confirmed by a group of the academician and professionals form the Iran Insurance industry.Research findings are: expanding the coaching concept; introducing the new bases for coaching such as Iranian sportsmanship, erfan and mysticism, Islamic educating and some religious learning methods like personal, critical and experimental styles and ultimately presenting an organizational approach which unlike some common viewpoints, views coaching not as an instrument of teaching like apprenticeship, but as a strategy for developing wisdom in people and organizations
https://jmsd.atu.ac.ir/article_220_feea4d9b2a46f764ffafacdbac4d0010.pdf
اجتهاد
مربی گری
سازمان مربی گرا
راهنمای کودکی
راهنمای بزرگسالی
Ijtihad Coaching Coaching organization pedagogy Andragogy