زهره نمکی؛ سید محمد رضا داودی؛ سعید آقاسی
چکیده
تحول دیجیتال که همیشه به عنوان یک اقدام اساسی و استراتژیک در سازمانها حائز اهمیت بوده، طی سالهای اخیر در پی شیوع ویروس کرونا اهمیت بیشتری پیدا کرده و فشارهای ناشی از همهگیری ویروس کرونا تلاش سازمانها را برای ایجاد تحول دیجیتال سرعت بخشیده است. هدف از انجام این پژوهش طراحی مدل عملکرد سازمانی مبتنیبر وضعیت دیجیتالی سازمان در دوران ...
بیشتر
تحول دیجیتال که همیشه به عنوان یک اقدام اساسی و استراتژیک در سازمانها حائز اهمیت بوده، طی سالهای اخیر در پی شیوع ویروس کرونا اهمیت بیشتری پیدا کرده و فشارهای ناشی از همهگیری ویروس کرونا تلاش سازمانها را برای ایجاد تحول دیجیتال سرعت بخشیده است. هدف از انجام این پژوهش طراحی مدل عملکرد سازمانی مبتنیبر وضعیت دیجیتالی سازمان در دوران کرونا با رویکرد داده بنیاد در وزارت صمت است. این پژوهش با رویکرد کیفی- استقرایی و به روش نظریه زمینهای استراوس - کوربین انجام شد. ابزار پژوهش (گردآوری دادهها) مصاحبه نیمهساختارمند بود. با بهرهگیری از روش نظریه زمینهای، دادههای حاصل از مصاحبههای انجام شده با 27 نفر از نخبگان و متخصصان واجد شرایط وزارت صمت طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شد. 18مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی که این عوامل دربرگیرنده شرایط علّى (عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فناوری و عوامل محیطی) پدیده محوری (وضعیت دیجیتالی سازمان)، شرایط زمینهساز (بستر دیجیتالی، بستر مدیریتی، بستر فردی، بستر فناوری)، شرایط مداخلهگر (عوامل فردی، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی) و راهبردها (راهبرد فردی، راهبرد مدیریتی و راهبرد سازمانی) و پیامدها (نتایج فردی، نتایج سازمانی و نتایج اجتماعی) است.
رضا جعفری هرندی؛ حبیبه نجفی
چکیده
با توجه به رقابت جهانی، ارزیابی عملکرد برای بقای سازمان مورد نیاز است و دلیل اصلی برای ارزیابی و اندازه گیری عملکرد سازمانی، افزایش اثربخشی کلی سازمان و فرآیندهای کسب و کار است.هدف این تحقیق بررسی تأثیر سبک رهبری بر عملکرد منابع انسانی در سازمان با میانجیگری سکوت سازمانی می باشد. تحقیق از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری ...
بیشتر
با توجه به رقابت جهانی، ارزیابی عملکرد برای بقای سازمان مورد نیاز است و دلیل اصلی برای ارزیابی و اندازه گیری عملکرد سازمانی، افزایش اثربخشی کلی سازمان و فرآیندهای کسب و کار است.هدف این تحقیق بررسی تأثیر سبک رهبری بر عملکرد منابع انسانی در سازمان با میانجیگری سکوت سازمانی می باشد. تحقیق از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کارکنان رسمی شعب بانک سپه ساری به تعداد 430 نفر هستند که حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران به تعداد 203 برآورد شد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سه عدد پرسشنامه استاندارد- سنجش رهبری آوولیو (1997)، عملکرد سازمانی اچیو (2003) و سکوت سازمانی ونداین و همکاران(2003) - می باشد که روایی آنها با تحلیل عاملی مورد تأئید قرار گرفت و از پایایی خوبی برخوردارند. داده ها با کمک نرمافزار Spss و Lisrel مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج یافتهها نشان داد که سبک رهبری تحول آفرین و مبادله ای با عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معنادار دارند. سکوت سازمانی با عملکرد سازمانی رابطه منفی دارد. رهبری تحول آفرین با واسطه سکوت سازمانی باعث افزایش عملکرد می شود و رهبری مبادله ای با واسطه سکوت سازمانی باعث کاهش عملکرد می شود. رهبری تحول آفرین با سکوت سازمانی رابطه منفی دارد. رهبری مبادله ای با سکوت سازمانی رابطه مثبت دارد.با توجه به تأثیر بیشتر رهبری تحول آفرین از رهبری مبادله ای در افزایش عملکرد و شکست سکوت سازمانی به مدیران بانک ها توصیه می شود این سبک رهبری را به عنوان سبک رایج و غالب در برنامه های خود به کار گیرند و باعث افزایش عملکرد سازمان خود در دنیای رقابتی امروزی گردند.
سیدمحمد نوع پسند اصیل؛ مجید عاشق حسینی مهروانی
دوره 23، شماره 75 ، مهر 1393، ، صفحه 19-38
چکیده
در عصر حاضر به دلیل وجود رقابت بین سازمانها و شرکتها در جهت کسب منافع بیشتر،تسلط بر منابع موجود اهمیت ویژه ای یافته است. سازمانها اگر دارای بهترین تکنولوژی بوده و ازبهترین امکانات بهرهمند باشند ولی از نیروی انسانی متخصص و کارآمد برخو ردار نباشند و یاتوانایی استفادهی درست از نیروهای موجود را نداشته باشند قادر نیستند بر محیط اثر گذاشته ...
بیشتر
در عصر حاضر به دلیل وجود رقابت بین سازمانها و شرکتها در جهت کسب منافع بیشتر،تسلط بر منابع موجود اهمیت ویژه ای یافته است. سازمانها اگر دارای بهترین تکنولوژی بوده و ازبهترین امکانات بهرهمند باشند ولی از نیروی انسانی متخصص و کارآمد برخو ردار نباشند و یاتوانایی استفادهی درست از نیروهای موجود را نداشته باشند قادر نیستند بر محیط اثر گذاشته و درعرصه ی رقابت موفق عمل کنند. این تحقیق به بررسی ارتباط بین راهبردهای مدیریت استعداد وعملکرد سازمان میپردازد. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی استان گیلان درسال 1390 بالغ بر 281 نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونهگیری تصادفیطبقهای متناسب با حجم هر طبقه، تعداد 162 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدن د. برای گردآوریاطلاعات از پرسشنامه ای حاوی 41 سوال استفاده شده که 26 سوال فرایندهای مدیریت استعداد و15 سوال عملکرد سازمان را مورد سنجش قرار می دهد. به منظور بررسی مناسب بودن پرسشنامه وسازههای تحقیق از تحلیل عاملی تاییدی و شاخصهای برازش استفاده شده است. در تحلیل دادههااستفاده شده Enter نیز از ضریب همبستگی دو متغیره پیرسون و رگرسیون چند متغیره به روشاست. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه معناداری بین راهبردهای سه گانه مدیریت استعداد وعملکرد سازمانی وجود دارد
میرعلی سیدنقوی؛ مهدی حقیقی کفاش؛ وحید نجفی کلیانی
دوره 21، شماره 67 ، اردیبهشت 1391، ، صفحه 129-153
چکیده
انعطافپذیری منابع انسانی به ضرورت انکارناپذیر در محیط نامطمئن و پویای امروزی تبدیل شده است که به سازمان قابلیت واکنش مناسب در برابر تغییرات سریع محیطی را میدهد. در حالی محققان مدیریت راهبردی منابع انسانی، انعطافپذیری منابع انسانی را به عنوان منبع مزیت رقابتی پایدار برای شرکت در نظر گرفتهاند، نحوهی اثرگذاری انعطافپذیری ...
بیشتر
انعطافپذیری منابع انسانی به ضرورت انکارناپذیر در محیط نامطمئن و پویای امروزی تبدیل شده است که به سازمان قابلیت واکنش مناسب در برابر تغییرات سریع محیطی را میدهد. در حالی محققان مدیریت راهبردی منابع انسانی، انعطافپذیری منابع انسانی را به عنوان منبع مزیت رقابتی پایدار برای شرکت در نظر گرفتهاند، نحوهی اثرگذاری انعطافپذیری منابع انسانی بر عملکرد سازمانی به طور تجربی بررسی نشده است. بر اساس مطالعه 123 واحد سازمانی در 17 شرکت بیمه در ایران، این مقاله تلاش میکند تا ارتباط علی بین انعطاف پذیری منابع انسانی و عملکرد سازمان را با بسط و آزمون مدل علی، روشن کند. شواهد نشان میدهد که انعطاف پذیری منابع انسانی اثر مثبت معنیداری بر عملکرد در شرکتهای بیمه دارد. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان میدهد که تمامی ضرایب مسیر معنیدار هستند، بنابراین، تمام فرضیات تحقیق تایید میشوند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که از بین ابعاد انعطاف پذیری منابع انسانی، انعطاف پذیری مهارتی بیشترین اثر را بر عملکرد شرکت دارد. بنابراین، مهارتهای کارکنان و توانایی کسب مهارتهای جدید نقش مهمی در کسب مزیت رقابتی و عملکرد برای شرکت بیمه ایفا میکند.
سید یعقوب حسینی؛ سیدعباس موسوی؛ ابوالفضل ابراهیمی
دوره 21، شماره 67 ، اردیبهشت 1391، ، صفحه 200-226
چکیده
نقش مدیریت منابع انسانی در دستیابی به مزیت رقابتی، به میزان زیادی در پژوهشهای پیشین مورد بحث قرار گرفته است، اما در باره سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار و اثر آن بر عملکرد سازمانی، مطالعات اندکی انجام شده است. به نظر میآید نبود این سازگاری در بخش عمدهای از شرکتها توانسته است بر عملکرد آنها اثر ...
بیشتر
نقش مدیریت منابع انسانی در دستیابی به مزیت رقابتی، به میزان زیادی در پژوهشهای پیشین مورد بحث قرار گرفته است، اما در باره سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار و اثر آن بر عملکرد سازمانی، مطالعات اندکی انجام شده است. به نظر میآید نبود این سازگاری در بخش عمدهای از شرکتها توانسته است بر عملکرد آنها اثر کاهندهای داشته باشد. هدف مقاله این است که نحوه اثرگذاری سازگاری راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار را بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار دهد. پیشفرض مقاله آن است که از طریق ایجاد تناسب بین راهبردهای مدیریت منابع انسانی و راهبردهای کسب و کار، میتوان عملکرد سازمانی را ارتقا داد. مطالعه حاضر از حیث هدف، کاربردی است و از رویکرد کمی استفاده کرده است. از حیث نحوه گردآوری دادهها از نوع پژوهشهای توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی (همبستگی و پیمایش) است. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس و مدل پژوهش با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری (روش مقایسه میانگینها) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهند که در شرکتهایی که بین راهبردهای کسب و کار و راهبرد مدیریت منابع انسانی سازگاری وجود دارد، از لحاظ عملکرد نیز تفاوت معناداری با شرکتهایی که این سازگاری را تجربه نمیکنند، وجود دارد. به بیان دیگر فرضیه پژوهش (تفاوت عملکرد شرکتهای با راهبردهای سازگار و ناسازگار) تأیید شده و با توجه به اختلاف میانگین عملکرد شرکتهای با راهبردهای سازگار (486/3) و میانگین نمره عملکرد شرکتهای با راهبردهای ناسازگار (195/3)، میتوان این تفاوت را معنادار است