سیدعلی اکبر افجه؛ وحید خاشعی ورنامخواستی؛ حامد دهقانان؛ آرتیمس مسوه مبارکه
چکیده
امروزه تعاملات مهم انسانی به واسطه فناوری اطلاعات صورت میگیرد و این امر یک بازسازی در مفهوم رهبری را میطلبد. هدف این پژوهش، ارائه الگوی رهبری مجازی است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ گردآوری داده، توصیفی است.جهت انجام این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد چندگانه به صورت ترکیبی از روش نظریه داده بنیاد و فراترکیب استفاده شده ...
بیشتر
امروزه تعاملات مهم انسانی به واسطه فناوری اطلاعات صورت میگیرد و این امر یک بازسازی در مفهوم رهبری را میطلبد. هدف این پژوهش، ارائه الگوی رهبری مجازی است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از لحاظ گردآوری داده، توصیفی است.جهت انجام این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد چندگانه به صورت ترکیبی از روش نظریه داده بنیاد و فراترکیب استفاده شده است.در ابتدا با استفاده از روش فراترکیب 32 پژوهش انتخاب و کدهای مربوطه شناسایی شد در ادامه با استفاده از مصاحبه با 15 نفر از خبرگان دانشگاهی که به روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند و تحلیل دادهها در قالب نظریه داده بنیاد، مفاهیم و مقولههای نهایی استخراج گردید. بر این اساس هوش احساسی، هوش فرهنگی، یادگیری مستمر، تابآوری، کاریزمای الکترونیک، همدلی دیجیتال و اصالت به عنوان صفات شخصی؛ سازگاری، گشودگی در برابر تجربه، ریسکپذیری، اجتماعی الکترونیک و انتقادپذیری به عنوان صفات شخصیتی؛ مهارت نوشتن دیجیتال، سواد دیجیتال، مخاطبشناسی، اقناع و ترغیب، برندسازی شخصی و شبکهسازی اجتماعی به عنوان مهارتهای ارتباطی؛ و اعتمادسازی الکترونیک، مدیریت تغییر الکترونیک، نفوذ و تأثیرگذاری از راه دور، مهارت شناختی و توانمندسازی و مهارت بین فردی به عنوان مهارتهای رفتاری شناسایی شدند. یافتههای این پژوهش میتواند به رهبری افراد در فضای مجازی کمک نماید.
سید علی اکبر افجۀ؛ مهدی یزدان شناس؛ فاطمه زرگران خوزانی
چکیده
در طول 30 سال گذشته، سازمانها بطور فزاینده بر کیفیت به عنوان بخشی بنیادی از استراتژی مشتریمحور خود تأکید کردهاند. صنعت بانکداری از مهمترین صنایع ارائهدهنده خدمات در ایران است. با توجه به نقش تعیینکننده نیروی انسانی و رفتار کارکنان در بهبود کیفیت خدمات، هدف این تحقیق، بررسی اثرگذاری حمایت سازمانی ادراکشده، توانمندسازی ...
بیشتر
در طول 30 سال گذشته، سازمانها بطور فزاینده بر کیفیت به عنوان بخشی بنیادی از استراتژی مشتریمحور خود تأکید کردهاند. صنعت بانکداری از مهمترین صنایع ارائهدهنده خدمات در ایران است. با توجه به نقش تعیینکننده نیروی انسانی و رفتار کارکنان در بهبود کیفیت خدمات، هدف این تحقیق، بررسی اثرگذاری حمایت سازمانی ادراکشده، توانمندسازی روانشناختی و مبادله رهبر - عضو بر تعهد سازمانی و پیامدهای آن بر کیفیت خدمات در صنعت بانکداری است. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی و کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان و مشتریان شعب بانک پاسارگاد تهران است. از طریق نمونهگیری خوشهای، 35 شعبه انتخاب و پرسشنامههای جداگانهای میان 322 نفر از کارکنان و 322نفر از مشتریان حضوری توزیع شد. پرسشنامه کارکنان شامل سوالات استاندارد حمایت سازمانی آیزنبرگر (1986)، توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر (1995)، مبادله رهبر-عضو لیدن و ماسلین (1998)، تعهد سازمانی مییر و آلن (1993) و پرسشنامه توزیع شده میان مشتریان سروکوآل پاراسورامان (1988) بود. تحلیلهای آماری با استفاده از نرمافزارهای SPSS و LISREL انجام شد. یافتهها نشان داد هریک از عوامل حمایت سازمانی ادراکشده، توانمندسازی روانشناختی و مبادله رهبر-عضو بر تعهد سازمانی به صورت مستقیم و بر کیفیت خدمات به صورت مستقیم یا از طریق تعهد سازمانی تاثیرگذار هستند. برای بسیاری از مشتریان ملاحظات دیگری فراتر از قیمت (مانند کیفیت خدمات دریافتی) از اهمیت زیادی برخوردار است. در واقع کیفیت، دغدغه استراتژی مشتری محور در صنعت خدمات بانکی است. از این رو، بسیاری از اهداف استراتژیک بر پایه ارائه خدمات با کیفیت به منظور توسعه سازمان شکل میگیرد. از یافتههای ارزشمند تحقیق، اثر قدرتمند تعهد سازمانی بر بهبود کیفیت خدمات بانکی است. پیشنهاد میشود در استراتژیهای پرورش و نگهداری منابع انسانی به منظور رقابتپذیری در بخش خدمات بانکی، توجه بیشتری به عوامل موثر بر تعهد سازمانی شود چرا که این امر صرفاً با برقراری سیستم پاداش میسر نمیشود. موفقیت یک بانک در جذب مشتری و نگهداری از مشتریان، در گروه خدماتی است که کارکنان به مشتریان ارائه میکنند و از این رو، نقش کارکنان و رفتار سازمانی آنها پررنگتر میشود و ارائه خدمات با کیفیت در گروه چالشهای رفتار سازمانی و منابع انسانی مانند تعهد سازمانی، سبک رهبری و ادراک حمایت سازمانی و توانمندی روانشناختی کارکنان خواهد بود.
سیدعلی اکبر افجه؛ زهرا علیزاده فر
چکیده
برندکارفرما تصویری از سازمان بعنوان بهترین مکان برای کار، با هدف تاثیر مثبت بر کارکنان فعلی و آتی به منظور جذب و حفظ کارکنانی با پتانسیل بالا می باشد. زمانی کارکنان جذب سازمان شده و در آن خواهند ماند که نگرش مثبتی نسبت به سازمان و کارفرما داشته باشند. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی رابطهی ادراک از برند کارفرما و نگرش های شغلی ...
بیشتر
برندکارفرما تصویری از سازمان بعنوان بهترین مکان برای کار، با هدف تاثیر مثبت بر کارکنان فعلی و آتی به منظور جذب و حفظ کارکنانی با پتانسیل بالا می باشد. زمانی کارکنان جذب سازمان شده و در آن خواهند ماند که نگرش مثبتی نسبت به سازمان و کارفرما داشته باشند. از اینرو پژوهش حاضر به بررسی رابطهی ادراک از برند کارفرما و نگرش های شغلی کارکنان می پردازد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث گردآوری اطلاعات پیمایشی و از نظر تحلیل داده ها توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری، کارشناسان ستاد مرکزی بانک توسعه صادرات ایران هستندکه تعداد آن ها معادل 400 نفر می باشد. از بین ایشان نمونه ای 112 نفری انتخاب شد. سپس پرسشنامه هایی که روایی و پایایی آن با تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ تایید شده بود، توسط این افراد تکمیل شد. در ادامه مدل پیشنهادی تحقیق از طریق معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Smartpls مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان داد مدل از برازش خوبی برخوردار است و تمامی فرضیات مورد تایید قرار گرفتند. در نتیجه می توان گفت ادراک از برندکارفرما با نگرش های شغلی کارکنان رابطهی مثبت و معناداری دارد.
سیدعلی اکبر افجه؛ ندا رضایی ابیانه
دوره 22، شماره 70 ، تیر 1392، ، صفحه 231-247
چکیده
سازمانی و آمادگی برای تغییر با توجه به ویژگیهای سازمان یادگیرنده در صنعت بیمه انجام گرفته است.جامعه آماری این تحقیق شرکتهای بیمه خصوصی در ایران هستند. تعداد 111 نفر از مدیران این شرکتها بهعنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک ونیز از پرسشنامه تغییر دانهام و همکاران استفاده ...
بیشتر
سازمانی و آمادگی برای تغییر با توجه به ویژگیهای سازمان یادگیرنده در صنعت بیمه انجام گرفته است.جامعه آماری این تحقیق شرکتهای بیمه خصوصی در ایران هستند. تعداد 111 نفر از مدیران این شرکتها بهعنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده واتکینز و مارسیک ونیز از پرسشنامه تغییر دانهام و همکاران استفاده گردید. برای آزمون فرضیهها با توجه به دادههای پرسشنامه ازآزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون t استیودنت و آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی -از وجود فرهنگ یادگیری سازمانی در شرکتهای بیمه است. بنابراین، ابعاد مختلف یادگیری سازمانی درشرکتهای بیمه در وضعیت بالاتر از متوسط قرار دارند. در کل با توجه به نتایج به دست آمده از آزمونفرضیهها و هم چنین با در نظر گرفتن ضریب رگرسیون استاندارد میتوان استدلال کرد که ارتباط بین یادگیریسازمانی و آمادگی برای تغییر در شرکتهای بیمه خصوصی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد، به خصوص درارتباط با بعد تحقیق و گفت وگو برای آمادگی برای تغییر که یکی از ابعاد مهم مدل است.