شیرین مزرعه؛ علی شائمی برزکی؛ علی صفری
چکیده
بررسی چگونگی شکلگیری تجربه برند کارفرما در ذهن نیروی کار دانشی و تأثیر انتظارات نیروی کار و وعده برند بر شکلگیری تجربه برند کارفرما از دیدگاه نیروی کار دانشی شاغل در شرکتهای فعال در بازار کار تهران با روش پژوهش آمیخته. از نظر هدف، کاربردی و پیمایشی که با تحلیل تم حاصل از 25 مصاحبه با استفاده از نرمافزار Nvivo 10 انجام شده است. سپس ...
بیشتر
بررسی چگونگی شکلگیری تجربه برند کارفرما در ذهن نیروی کار دانشی و تأثیر انتظارات نیروی کار و وعده برند بر شکلگیری تجربه برند کارفرما از دیدگاه نیروی کار دانشی شاغل در شرکتهای فعال در بازار کار تهران با روش پژوهش آمیخته. از نظر هدف، کاربردی و پیمایشی که با تحلیل تم حاصل از 25 مصاحبه با استفاده از نرمافزار Nvivo 10 انجام شده است. سپس با تحلیل مسیر دادههای 437 پرسشنامه با نرمافزارهای SPSS 25 و AMOS 24 فرضیات پژوهش آزمون شده است.انتظارات نیروی کار علاوه بر تأثیری که از طریق وعده برند بر تجربه برند دارد؛ بر تجربه برند نیز مستقیم تأثیر دارد. وعده برند علاوه بر تأثیری که از طریق تجربه برند بر تمایل فرد به ترک خدمت دارد؛ مستقیماً نیز بر آن تأثیر دارد. تجربه برند منجر به تمایل فرد به ماندگاری نمیشود؛ ولی وعده برند مستقیم بر تمایل فرد به ماندگاری تأثیرگذار است.الگوی حاصل از تحلیل تم و تحلیل مسیر نشان داد انتظارات نیروی کار و وعدههای برند ساختاری سلسله مراتبی دارند و مفهوم تجربه برند کارفرما برای نیروهای کار شامل همسویی بین مجموع تصاویری است که از برند کارفرما در هر برخورد با سازمان در خاطر دارند.
هادی تیموری؛ آرش شاهین؛ علی شائمی برزکی؛ عبداله کریمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی نظام جبران خدمات شایسته محور با رویکرد جانشین پروری می باشد.پس ازمروری برادبیات تحقیق وبهره گیری ازنظرات خبرگان، مدل اولیه تحقیق تنظیم وسپس با استفاده از نظرات خبرگان، مدل نهایی تحقیق آماده شد.روش این پژوهش کیفی–کمی(آمیخته)وجامعه آماری آن دربخش کیفی شامل خبرگان و متخصصین دانشگاهی درحوزه منابع انسانی ومدیران ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی نظام جبران خدمات شایسته محور با رویکرد جانشین پروری می باشد.پس ازمروری برادبیات تحقیق وبهره گیری ازنظرات خبرگان، مدل اولیه تحقیق تنظیم وسپس با استفاده از نظرات خبرگان، مدل نهایی تحقیق آماده شد.روش این پژوهش کیفی–کمی(آمیخته)وجامعه آماری آن دربخش کیفی شامل خبرگان و متخصصین دانشگاهی درحوزه منابع انسانی ومدیران عالی بانک صادرات ایران، ودر بخش کمی شامل کارشناسان ومدیران سطوح مختلف بانک صادرات است. روش نمونه گیری در بخش مطالعه کیفی هدفمند و در بخش کمی طبقه ای–تصادفی است.در بخش کیفی تعداد 17 نفردرفرآیند مصاحبه ودر بخش کمی400 نفر به عنوان نمونه دراین پژوهش مشارکت داشتند. ابزارجمع آوری دادههادراین پژوهش شامل مصاحبه وپرسشنامه محقق ساخته است که بعدازتاییدروایی،پایایی آن 93/0 محاسبه شد. نتایج این پژوهش دربخش کیفی بیانگر آن است که مولفههای نظام جبران خدمات شایسته محور 25مولفه درپنج بُعد شامل:شایستگی،آینده نگری،انعطاف پذیری،عدالت وجامعیت می باشد.دربخش کمی یافته ها نشان دادکه ازبین ابعاداصلی،بُعدشایستگی بیشترین تاثیررادرجبران خدمات شایسته محورکارکنان دارد.هم چنین ازبین مولفه های فرعی اززیر مجموعه بُعد شایستگی، مولفه"جذب، حفظ وتوسعه استعدادهای سازمان"،باعدد معنی داری ازآزمونt به دست آمده برابر 82/11وضریب مسیر8/0 بیشترین تاثیر را در نظام جبران خدمات شایسته محورکارکنان دارد.
علی شائمی برزکی؛ مسعود کیانپور؛ فاطمه شاکری
چکیده
هدف این پژوهش، کاوش در فرآیند درون فردی مشارکت کارکنان در تسهیم دانش میباشد. در این تحقیق روش پژوهش ترکیبی استفاده شد. در ابتدا دادهها از طریق مصاحبههای عمیق با تعداد 30 نفر از مدیران ارشد، میانی و کارمندان یکی از سازمانهای دولتی و سازمانهای خصوصی وابسته به آن که در صنعت برق استان یزد فعالاند، به دست آمد و از طریق کدگذاری ...
بیشتر
هدف این پژوهش، کاوش در فرآیند درون فردی مشارکت کارکنان در تسهیم دانش میباشد. در این تحقیق روش پژوهش ترکیبی استفاده شد. در ابتدا دادهها از طریق مصاحبههای عمیق با تعداد 30 نفر از مدیران ارشد، میانی و کارمندان یکی از سازمانهای دولتی و سازمانهای خصوصی وابسته به آن که در صنعت برق استان یزد فعالاند، به دست آمد و از طریق کدگذاری باز و محوری، یافتهها در قالب مدل نظری تدوین شد. سپس بر اساس نتایج حاصله از کدگذاری، پرسشنامه تهیه و در اختیار 248 نفر از اعضای سازمانهای مذکور قرار گرفت. دادههای به دست آمده از 164 پرسشنامه برگشتی جهت آزمون فرضیات تحقیق از طریق آزمون مدل سازی معادلات ساختاری و نیز پایایی و روایی مدل با استفاده از نرم افزار SMART PLS استفاده شد. یافتهها حاکی از روایی و پایایی مدل بوده و محاسبه شاخصهای برازش نیز انطباق چارچوب مفهومی با واقعیت را تائید کرد. بر اساس یافتهها نشان داده شد که نگرش مثبت فرد در مورد تسهیم دانش، باورهای کلی فرد، امیال و علاقهها و روحیات فرد، شخصیت، مشخصات ژنتیکی، خانوادگی و تحصیلی، رفتار گیرنده دانش در ایجاد حس خوب مؤثر است و منجر به میل به تسهیم دانش میگردد. از طریق آزمون رگرسیون، نقش مداخلهگرایانه واحد سازمانی، مکان سازمان، نوع کار و زمان تسهیم دانش در ایجاد میل به تسهیم دانش نیز مورد تائید واقع شد. بهطور کلی در این مطالعه با رویکردی اکتشافی ترکیبی، مشخص شد که عوامل درون فردی در میل به تسهیم دانش مؤثر بوده و لذا سازمان میتواند با تقویت این عوامل، مشارکت در تسهیم دانش را افزایش دهد.