سید محمد اعرابی؛ امیر مصطفوی
دوره 21، شماره 64 ، شهریور 1390، ، صفحه 89-116
چکیده
ایجاد هماهنگی در نگرش ها و الگوهای مختلف و ارائه منطق مشترک در مسائل مدیریتی یکی از چالش های فراروی مدیریت در دوره کنونی است. این تحقیق الگویی هماهنگ از راهبردهای تولید در ارتباط با راهبردهای کسب و کار و بازاریابی را ارائه می کند که مطابق نتایج حاصل از تحلیل داده ها، این هماهنگی تأثیر معناداری در عملکرد سازمان دارد. راهبرد ...
بیشتر
ایجاد هماهنگی در نگرش ها و الگوهای مختلف و ارائه منطق مشترک در مسائل مدیریتی یکی از چالش های فراروی مدیریت در دوره کنونی است. این تحقیق الگویی هماهنگ از راهبردهای تولید در ارتباط با راهبردهای کسب و کار و بازاریابی را ارائه می کند که مطابق نتایج حاصل از تحلیل داده ها، این هماهنگی تأثیر معناداری در عملکرد سازمان دارد. راهبرد این پژوهش، پیمایش است که از روش کمی استفاده می کند. تحقیق حاضر براساس نتیجه، توسعه ای؛ بر اساس هدف، تبیینی توصیفی؛ بر اساس نوع داده، کمی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران یا کارشناسان شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار کشور است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. جهت ارزیابی عملکرد، شاخص رشد فروش نسبت به صنعت انتخاب گردید لذا داده های مربوط به فروش شرکت و صنایع از صورتهای مالی بین سالهای 38 تا 33 جمع آوری گردید. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی )آزمون مقایسه میانگین نمونههای مستقل، تحلیل واریانس، آزمونهای تعقیبی و همبستگی(استفاده شده است. در نهایت با توجه به نتایج آزمون فرضیه ها، الگوی هماهنگ راهبرد تولید را مورد تائید قرار گرفت و مشخص گردید که شرکتهایی که دارای ترکیب هماهنگی از راهبردهای تولید، کسب وکار و بازاریابی هستند دارای عملکرد بالاتری می باشند.